مشروح سخنان دبیرکل حزب الله لبنان درباره انفجار بیروت
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله در سخنانی که به مناسبت فاجعه انفجار بندر بیروت ایراد کرد گفت، حزب الله با همه امکانات، همه افراد و همه توانمندیهای مادی و انسانی، در خدمت دولت لبنان، وزارتخانههای مربوطه و در خدمت همه مردم لبنان است.
مشروح سخنان دبیرکل حزب الله لبنان به شرح زیر است:
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان: «پیش از وقوع این حادثه بزرگ گفته بودم روز چهارشنبه با شما سخن میگویم، دوست داشتم در آن شب درباره چند موضوع مهم مثل اوضاع مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی و مسائلی که میان مقاومت و دشمن اسرائیلی وجود دارد، با شما سخن بگویم، دادگاه بین المللی (دادگاه ترور رفیق حریری)، همه گیری جدید کرونا در لبنان، مشتقات نفتی و بحران سوخت در کشور به همراه مسائلی از منطقه نیز از دیگر موضوعات مد نظر بود، اما وقتی این فاجعه دردناک در روز سه شنبه رخ داد، زمان سخنرانی به تاخیر افتاد و امروز هم در سخنانم تنها درباره یک مسئله یعنی این فاجعه بزرگ انسانی که چند روز قبل بر لبنان و مردم لبنان وارد شده، سخن میگویم.
ما در برابر حادثهای قرار داریم که در بعد انسانی و ملی، حادثه بزرگ و فجیعی است، بیش از ۱۵۰ شهید که بسیاری از آنان از اتباع لبنانند، ضمن اینکه تعداد قابل توجهی هم از اتباع سوریه اند چنانکه اتباع دیگر کشورها هم در میان آنها وجود دارند. هزاران زخمی، تا به الان بر اساس آمارها حدود هشتاد مفقود که با احتیاط از تعبیر دهها مفقود استفاده میکنم، دهها هزار خانوادهای که از منازل آسیب دیده از انفجار خود خارج شدند. دهها هزار نفری که دارایی هایشان آسیب دید، فضایی از رعب و وحشت در قلوب میلیونها نفر در بیروت و اطراف بیروت بوجود آمد، ساختمانهایی که به لرزه در آمدند و ساکنانش هراس زمین لرزه داشتند، محلات و مناطق مختلفی که ساکنانش گمان کردند محل انفجار در محله آنان بود، همه و همه سبب رعب و وحشت میان مردم اعم از زن، مرد و کودک شد و تمامی این پیامدها، بسیار بزرگ و خطرناک است.
ما در برابر حادثهای قرار داریم که پیامدهای انسانی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی قابل توجهی دارد. بندری که تقریبا به طور کامل ویران شد، تبعاتی که بازسازی آن بر اقتصاد کشور خواهد داشت و بحران اقتصادی، مالی و معیشتی موجود در کشور را بیشتر خواهد کرد. در هر حال با هر معیاری که سنجیده شود با فاجعه بزرگی روبرو هستیم. با استفاده از فرصت در گام اول با تمامی بازماندگان شهدای حادثه ابراز همدردی میکنم و به آنان تسلیت میگویم، میدانید لبنان از نظر مذهبی و منطقهای تقسیم بندی شده است، اما انفجاری که رخ داد ارتباطی به این تقسیم بندیها ندارد، زیرا شهدا و مجروحانش از همه مذاهبند، آسیب وارده برای همه مناطق است، بیروت شهری برای همه لبنانی هاست که اقوام مختلف لبنانی را در خود جای داده است.
به همه بازماندگان شهدا تسلیت میگویم و از خداوند بزرگ برای آنان صبر و پایداری و تحمل مصیبت عزیزانشان را مسئلت دارم، از خداوند بزرگ برای همه مجروحان و مصدومان شفای عاجل میطلبم و از باری تعالی میخواهم به همه صبر و قدرت تحمل مصیبت و همچنین اراده لازم برای عبور از این محنت عطا فرماید. ما در این زمینه نیازمند فضل الهی و همکاری، تلاش و جانفشانیهای همگانی هستیم. در هر حال در برابر حادثهای قرار داریم که در کمترین تعبیر، در تاریخ معاصر لبنان یک استثناست، تعامل با این روند هم در همه ابعاد اعم از اخلاقی، روحی و روانی، عملی و میدانی، رسانهای، سیاسی و قضایی باید استثنایی باشد. زبان از توصیف احساساتی که در برابر هموطنانمان در بیروت و اطراف بیروت داریم، همچنین تعبیر از حزن و اندوه، تعبیر از همبستگی و اعلام همدردی با دیگران، عاجز است. این حادثه و تبعات آن در لبنان زوایای متعددی دارد، یکی از این زوایا، بخش مردمی آن در کنار بخش عمومی و دولتی است.
ما از همان ساعات اولیه شاهد فعالیت ادارات دولتی، مراکز امنیتی، نظامی، بهداشتی، امداد و نجات، آتش نشانی و ... بودیم، اما آنچه در این میان قابل توجه به نظر میرسد حرکت مردمی بود، این حرکت با حضور سریع مردم و نهادهای مدنی در زمینههای مختلف آغاز شد تا بتوانند به مراکز دولتی فعال کمک کنند به این دلیل که اتفاقی که رخ داد فراتر از امکاناتی است که دولت در اختیار دارد. حرکت مردم برای اهدای خون قابل توجه بود، این همراهی و همدردی حتی در آواربرداری، پاکسازی خانه ها، جادهها و میادین مختلف ادامه یافت و همچنان هم شاهد حضور گسترده داوطلبان در این بخشها هستیم.
بسیاری از شهرداری ها، موسسات دینی و سیاسی، حتی خانوادهها آمادگی خود را برای تامین مسکن موقت یا دائمی برای آنانی که خانه هایشان را از دست دادند اعلام کردند. این اتفاقات در شرایطی که شاهد مشکلات اجتماعی در کشوریم نمایشی از اوج همدردی و همبستگی است. جنبه عاطفی این اقدامات بسیار ارزشمند است، بعد انسانی، اخلاقی، ملی و عاطفی این کارها بسیار عالی است، این اتفاقات بیانگر وجود وجدان، روحیه، فرهنگ، اخلاق و احساسات انساندوستانه و ملی در میان تمامی اقوام و طوایف لبنانی است.
ما در حزب الله نیز در همان لحظات اولیه، موسسات، گروهها و افراد حزب، حتی شهرداریهایی را که در آنها نمایندگان داریم بسیج کردیم، ما همواره در چنین میادینی حاضریم و امروز هم تاکید میکنم که حزب الله با تمام امکانات، تمام افراد و تمام توانمندیهای مادی و انسانی، در خدمت دولت لبنان، وزارتخانههای مربوطه و در خدمت تمام مردم لبنان است. طبیعی است تاکید ما بر تامین پناهگاه برای آوارگان باشد، زیرا ما در این زمینه در دوران پس از جنگ تموز (سی و سه روزه) تجربه بزرگی اندوختیم و امیدواریم توجه به این مسئله جدی باشد.
در این زمینه همچون سخنان رئیس اتحادیه شهرداریهای ضاحیه جنوبی و دیگر شهرداریهای لبنان، میگویم هر خانوادهای که منزل و مسکن خود را از دست داد و بازسازی مسکن و مأوایش به زمان نیاز دارد در نتیجه به محلی برای زندگی نیازمند است، حزب الله به طور کامل برای کمک به این خانوادهها آماده است. جایز نیست خانوادهای از این افراد در خیابان بمانند یا روند برخورد به گونهای باشد که احساس کنند به بار سنگینی بر دوش خانوادهها یا خویشاوندان دیگر تبدیل شده است. میتوان برای این خانوادهها منازل موقت تهیه کرد تا به خواست خدا در سریعترین زمان ممکن، بتوانند پس از بازسازی ها، به خانههای خود بازگردند.
موضوع دوم، مرتبط به مواضع کشورها، دولت ها، مراجع دینی بزرگ اسلامی و مسیحی، شیعی و سنی، گروههای سیاسی، جنبشهای مقاومت، نخبگان، رسانه ها، احزاب و ... در جهان است، در این زمینه شاهد ابراز همدردی گستردهای با لبنان و مردم لبنان بوده ایم، همچنین شاهد آمادگیها برای کمک به لبنانی بودیم که کشور تحریم شده و محاصره شده است، میدانید که آمریکا بر خلاف ادعایش، یک حزب یا گروه را تحریم نکرده، بلکه به طور کامل یک کشور را محاصره کرده است.
اگر مشکلی با ما دارید ما را تحریم کنید، ما را تحت پیگرد قرار دهید، نه آنکه یک کشور را مجازات کنید و یک ملت را عذاب دهید. در هر حال از کشورهایی که کمکهایی را به لبنان فرستاده اند تشکر میکنیم، از کشورهای دوست، از کشورهای عربی، اسلامی و دیگر کشورها، از سازمان ملل متحد تشکر میکنیم، از آنانی که اعلام کردند که کمک خواهند کرد هم تشکر میکنیم، از آنانی که هیئتهایی را به لبنان گسیل داشتند تشکر میکنیم، وزراء و هیئتهای اعزامی مختلفی از کشورهای دیگر وارد لبنان شده اند که در این زمینه مهمترین اتفاق، دیدار رئیس جمهور فرانسه از لبنان بود.
نگاه ما به همه کمک ها، همه ابراز همبستگیها با لبنان و هر دیداری که در این روزها از لبنان شد مثبت است به ویژه اینکه این کارها در چارچوب کمک به لبنان یا دعوت به وحدت و همدلی، همکاری و گفتگوی داخلی در لبنان باشد، رویکرد کلی ما این است که به چنین دیدارهایی نگاه مثبت داشته باشیم، حال ممکن است نگرانیها و ملاحظاتی هم مطرح شود، اما ترجیح میدهیم در شرایط کنونی به جوانب مثبت این دیدارها توجه داشته باشیم. به طور کلی آنچه تا به الان از کشورهای خارجی دیده شد مثبت بود و این فرصتی برای مردم و دولت لبنان است تا در پی دریچهای برای خروج از تحریم باشند.
مورد سوم درباره بعد سیاسی در دو بخش داخلی و خارجی است، معمولا گفته میشود ملتهای سرزنده که دارای سطحی از فرهنگ، اخلاق و احساس مسئولیت انسانی و ملی هستند، حتی اگر درگیریهایی هم داشته باشند وقتی فاجعه ملی و غم انگیز رخ میدهد همگان با کنار گذاشتن اختلافات، روند تعامل اخلاقی و انسانی را بر میگزینند تا بتوان از آن فاجعه عبور کرد، پس از عبور از فاجعه دوباره شرایط به سابق بر میگردد. گاه میتوان در جهان شاهد بود که طرفهایی در حال جنگ هستند، اما به یک باره حادثه و فاجعه بزرگ رخ میدهد، در چنین شرایطی میتوان هیئتهایی را برای دیدارهای رودرو گسیل داشت. در این زمینه شواهدی را هم شاهد بوده ایم.
در شرایط غیرجنگی هم میتوان گفت، کشوری است که در آن دولت، مخالفان دولت یا گروههایی سیاسی که با هم اختلاف نظر دارند حضور دارند، به یک باره مصیبتی عظیم رخ میدهد که مصیبتی برای همگان تلقی میشود، نه آنکه مختص یک گروه و یک بخش خاص باشد، در چنین شرایطی روال معمول این است که اختلافات کنار گذاشته شود، همکاری آغاز شود، حتی رسانهها شیوه متفاوتی را دنبال کنند تا دست کم برای چند روزی تعامل، اظهارات و رفتار متفاوت حاکم شود و با این شیوه بتوان در پی کاستن آلام، برطرف کردن مشکلات، رسیدگی به شهدا، توجه به زخمی ها، تعیین سرنوشت مفقودان و ... بر آمد، پس از آن حتی اگر اوضاع به روال سابق باز گردد هیچ عیبی نیست.
در این باره در لبنان، متاسفانه از همان ساعت اولیه فاجعه، یعنی زمانی که هنوز بخش زیادی از مردم نمیدانستند چه اتفاقی رخ داد، برخی از زمین لرزه سخن میگفتند و برخی از اتفاقات دیگر، وقتی هم مشخص شد انفجاری رخ داد، هنوز اطلاعاتی از این انفجار، محل انفجار، هدف انفجار، مواد انفجاری، دلیل انفجار، عمدی بودن یا عرضی بودن انفجار در دست نبود، یعنی زمانی که هنوز شعلههای آتش ناشی از انفجار در بندر زبانه میکشید و مردم لبنان و جهان در هول و هراس بودند، برخی رسانههای داخلی و عربی به همراه برخی گروههای سیاسی با استفاده از صفحاتشان در شبکههای اجتماعی، یا از طریق اظهار نظرهای علنی در شبکههای تلویزیونی و دیگر رسانه ها، پیشداوری هایشان را آغاز کردند و گفتند، این انفجار در بندر بیروت و در انبار موشکی حزب الله بود و در واقع حزب الله این فاجعه رعب آور را به وجود آورد یا میگفتند آنچه منفجر شد انبار مواد منفجره و تسلیحات حزب الله بود، اینها آنچه که برایشان مهم بود ارتباط این اتفاق به حزب الله بود.
تا آنکه منابع رسمی گفتند، آنچه منفجر شد نه موشک بود، نه سلاح بود و نه مهمات، بلکه نیتراتی بود که در کشاورزی و ساخت مواد منفجره کاربرد دارد، باز هم گفتند که نیترات ذخیره شده در بندر، متعلق به حزب الله بود و به مدت شش سال در این بندر نگهداری میشد. آنان توجهی نداشتند که این حادثه، یک اتفاق بود یا اقدام برنامه ریزی شده، چون برایشان تفاوتی نداشت که دلیل انفجار یک اتفاق عادی است یا موشک و هواپیمایی موجب آن شده است، آنچه برایشان مهم بود اثبات این مسئله بود که بگویند این انبار متعلق به حزب الله است.
برایشان مهم بود که به مردم لبنان، ساکنان بیروت، ساکنان اطراف بیروت بگویند آنکه خانه هایتان را خراب کرد، فرزندان و عزیزانتان را کشت، بندر شما را ویران کرد، مواد غذایی شما را نابود کرد، داراییهایی شما را منهدم کرد، هزاران نفر از شماها را زخمی کرد، در دل شما هول و هراس افکند، حزب الله بود و این حزب مسئول این انفجار است. این کار ظلم و جنایت بزرگی است و نمیتوان آن را در چارچوب آزادی بیان و آزادی مطبوعات و اطلاع رسانی جای داد. فارغ از مسائل احساسی، بخشی از کشته شدگان و زخمیهای حادثه از حزب الله هستند، بخشی از حزب ما، بخشی از هواداران ما، از شهدا و مجروحان حادثه اند، جدای از این مسئله، احساسات ما نه تنها در قبال اعضای حزب یا هواداران، بلکه در قبال همه مردم، صادقانه و مخلصانه است، ما در این موضوع هم جورکش دردهای فاجعه ایم و هم مظلوم واقع شده ایم.
این مظلومیت نیز مثل این حادثه، استثنایی است. اینکه برخی رسانههای داخلی و عربی از همان لحظات اولیه بگویند انبار متعلق به حزب الله، موشکها مال حزب الله، مواد انفجاری متعلق به حزب الله، نیترات آمونیوم برای حزب الله و. بود جنایت بزرگی است. این روند مصداق همان مثل معروف است که دروغ بگو، دروغ بگو، آنقدر دروغ بگو تا مردم تو را تصدیق و باور کنند، روشی که با توجه به هول و هراس مردم، حجم سنگین فاجعه و تمرکز شدید مردم بر روی آن، میتواند بر روی مردم اثر گذار هم باشد، اما اعتماد ما در این زمینه در گام اول به بیداری مردم و سپس به شناخت آنان از این رسانه هاست که تاریخ پرباری از دروغ و تشویش افکار دارند.
با وجود اینکه این موضوع، به قول برخی، ارزش پاسخگویی نداشت، اما ممکن است بدنه خاصی از افکار عمومی از آن تاثیر پذیر باشند و بگویند اگر چیزی نبود چرا حزب الله پاسخ نداد در نتیجه آنچه میگویم برای احترام به این اندیشهها و افکار عمومی است، و آن اینکه، به صورت قاطع و یقینی میگویم هیچ جیزی در بندر بیروت نداریم، نه انبار تسلیحات، نه انبار موشک، نه تفنگ، نه بمب، نه موشک، نه گلوله و نه نیترات، هیچ چیزی در این مکان نداشته و نداریم. اگر آنچه که منفجر شد موشک یا تسلیحات و مهمات و یا هر چیز نظامی دیگر باشد در تحقیقات مشخص خواهد شد، نیترات موجود در آن هم مشخص است که از کجا وارد کشور شد و چند سال در این مکان بود.
نیازی به تکذیب بیشتر هم نمیبینیم، زیرا هدف این است که سخن ما بر اساس این اکاذیب، افترائات و انحراف ظالمانه افکار علیه حزب الله و مقاومت در لبنان نباشد. با این شرایط وقتی مردم دیدند بسیاری از رسانههای داخلی، بسیاری از گزارش ها، تحلیلها و اطلاعات چیزی دیگری میگوید حتی ترامپ اظهار داشت، انفجار ناشی از برخورد بمب یا چیزی مثل بمب است - البته آمریکا بعدا از این موضع عقب نشست- به جهت دیگری متمایل شدند، روز گذشته و امروز شاهد بودیم که بسیاری از رسانهها و مطبوعات خارجی هم بر موجی که اشاره شد سوار نشدند، اما در این میان تنها برخی از شبکههای لبنانی و عربی سعی کردند همچنان بر این موج سوار باشند.
هر رسانهای دنبال آن است تا مصداقی برای اخبارش بیابد، حتی رسانههای دشمن هم وقتی میبینند دروغ بودن خبر یا گزارشی آشکار میشود از تکیه به آن خبر یا گزارش عقب نشینی میکند. با این حساب بخشی از مردم هم به سمت دیگری گرایش پیدا کردند و آن اینکه حزب الله مسئول این حادثه است، زیرا این حزب بندر بیروت را در اختیار دارد و این بندر را مدیریت میکند و هر آنچه در این بندر میگذرد با آگاهی و خواست این حزب است، اما این هم دروغ و تشویش افکار و ظلمی بزرگ است، چون ما نه مدیریت این بندر را در اختیار داریم نه کنترل بندر به دست ماست و نه دخالتی در آن داریم و حتی نمیدانیم در این بندر چه میگذرد و چه کسانی آنجا هستند.
برخی ممکن است بگویند اطلاعات حزب الله از بندر حیفا بیش از اطلاعاتشان از بندر بیروت است که این سخن، سخن درستی است. مسئولیت اساسی حزب الله، مقاومت است، این حزب ممکن است بندر حیفا را بیش از بندر بیروت بشناسد، زیرا مسئولیت ما متمرکز به بندر بیروت نیست، اما این مسئولیت برای بندر حیفا وجود دارد، چون شناخت این بندر بخشی از معادله بازدارنده و راهبرد دفاع از لبنان است. در هر حال موجی ایجاد کردند، وقتی موجی که مدعی است انبار متعلق به حزب الله است و این موج نتوانست به هدف بنشیند، لازم دید موج دومی پدید بیاورد تا به نوعی حزب الله را مسئول معرفی کند، چون برای این ظالمان، اصل، مسئول دانستن حزب الله و پس از آن به دنبال دلیل، ادعا و دروغ بافی و افترا گشتن است.
در هر حال تحقیقات ادامه دارد و حقایق به سرعت روشن خواهد شد، زیرا موضوع چندان پیچیده نیست، تحقیقات جنایی، امنیتی، نظامی و فنی ادامه دارد و به سرعت همه چیز مشخص خواهد شد، مشخص میشود که مواد انبار شده چه بود و انفجار چگونه رخ داد. وقتی حقایق آشکار شد امیدواریم افکار عمومی در هر منطقهای از لبنان، در وجدان خود این رسانههای دروغ را محاکمه کنند که این بدترین مجازات برای این رسانه هاست، این رسانهها هدفشان صداقت رسانهای نیست بلکه اساس کارشان دروغ، تزویر، گمراهی افکار عمومی و تحریف است و بیشتر برای هدف قرار دادن لبنان کار میکنند.
در کشوری زندگی میکنیم که به بهانه آزادی بیان، سب و شتم و افترا و ظلم در آن رواج دارد، تلاش میشود تا کشور در آستانه جنگ داخلی قرار بگیرد و در نهایت ممکن است دادگاه رسانه، حکمی در حد ده میلیون تا پنجاه میلیون لیره لبنان برای آنان صادر نماید. این روالی که این رسانهها در پیش گرفته اند به کجا ختم میشود؟ اینکه به هزاران یا صدها هزار انسان بگویی قتل، آوارگی، ویرانی منازل، ویرانی مواد غذایی شما زیر سر فلانی است با چه هدفی است؟ میخواهیم کشور را به چه سمتی سوق دهیم؟
در حوزه سیاسی بعد دیگری که شاهدیم بهره برداری و سوء استفاده سیاسی از این رخداد است، البته هر کسی مشکلی با طرفی دارد میتواند مشکلش را خودش مطرح کند، ما نمیخواهیم در این باره با کسی وارد منازعه و اختلاف شویم، زیرا برخی اعتقادشان در بعد اخلاقی، ملی و انسانی این است که این زمان، زمان حسابرسیهای سیاسی و حزبی نیست بلکه زمان همدردی، همبستگی و همکاری است تا بتوان این جراحت را مداوا، محل فاجعه را پاکسازی، سرنوشت مفقودان را تعیین کرد، زخمیها را درمان کرد و به آنانی که منازلشان را از دست دادند کمک کرد تا بتوانند بار دیگر به خانه هایشان بازگردند.
در هر حال این روزها کشور به آرامش و همدلی نیاز دارد تا بتوان از این مرحله عبور کرد و پس از آن بار دیگر پی سیاست و اختلافات سیاسی و موضعگیریها رفت، برخی تحلیلها به گونهای است که در آنها تلاش میشود اوضاع کنونی با اوضاع سابق قیاس شود، یا اساس تحلیلها ایجاد امیدهای واهی است و مشخص میشود که هنوز هم بسیاری در پی سرابند، اینها بدانند الان زمان این کارها نیست پس این روش را به بعد واگذار کنند. امروز اولویت اساسی، همدردی، همبستگی و همکاری است تا بتوان از آلام و فجایع انسانی عبور کرد.
نکته مهم که نکته پایانی است به تحقیقات و رسیدگی این اتفاق ارتباط دارد، ریاست محترم جمهوری و نخست وزیر از همان ساعت اولیه اتفاق گفتند تحقیقاتی واقعی و قاطع انجام میشود و پس از آن هر کسی که مسئولیتش در این اتفاق، آشکار شود، حال چه به صورت برنامه ریزی شده یا در اثر کوتاهی در انجام وظیفه، مجازات خواهد شد و تفاوتی نیست که دانه درشت باشد یا کوچک. این سخن، بسیار خوب است، آنچه لبنانیها انتظار دارند تلاش و تلاش است، درباره این اتفاق معتقدم، اجماع ملی و حزبی و اجماع نمایندگان و ... در لبنان بر این است که باید تحقیقاتی کامل، شفاف و عادلانه انجام شود و آنکه مسئولیتی در این حادثه متوجه اوست به شدیدترین وجه، اما به روش عادلانه مجازات شود. ما نیز از کسانی هستیم که چنین خواستهای را فریاد میزنیم.
لازم است در طول تحقیقات مداخله نشود، فشاری از جانبی وارد نشود و حقایق از مسیر خود خارج نشوند، جایز نیست که تحقیقات و پس از آن محاکمه خاطیان به شیوه معروف در لبنان، یعنی در نظر گرفتن ملاحظات مذهبی و قومی باشد. مقصر، عامد و مفسد، همه و همه یکی هستند، همه همان حکمی را دارند که درباره مزدوران معتقدیم، تفاوتی نیست از چه دین و چه مذهبی باشند، هر کس باید بر اساس آنچه که مرتکب شد محاکمه شود نه آنکه روال محاکمه اش بر اساس وابستگیهای دینی، مذهبی، قومی، حزبی و سیاسی باشد. لازم نیست تحقیق یا محاکمه بر اساس قانون تکراری شش و شش باشد، متهمان از هر طیفی که باشند تفاوتی ندارد، شاید همه متهمان از یک مذهب باشند یا شاید از مذاهب مختلف باشند.
تفاوتی نیست که وابستگی سیاسی و حزبی و خانوادگی آنان چیست؟ آنچه در مراحل تحقیق و محاکمه باید ملاک کار باشد حقیقت و عدالت است. در موضوع تحقیق شاهد بیان افکار و عقایدی هستیم، اما دوست دارم از برخی از گروههای سیاسی که درباره روند تحقیق اظهار نظر میکنند بپرسم، نهادهای امنیتی رسمی توانایی این کار را دارند، این نهادها توان فنی و تخصصی برای این کار را دارند، همه گروههای سیاسی در لبنان میگویند ما به ارتش لبنان اعتماد داریم، از ارتش به عنوان نهاد ملی، نهاد تضمین کننده امنیت و ثبات کشور، نهاد تضمین کننده حاکمیت کشور یاد میکنند، اگر ارتش لبنان، نهاد مورد اعتماد همه لبنانیها و گروهها و چهرههای سیاسی لبنان است این نهاد را مسئول بررسی این موضوع کنید، دست کم تحقیقات را به ارتش واگذار کنید، تا ارتش تحقیق کند و نتیجه تحقیق را به سمع و نظر همگان برساند.
به غیر از ارجاع تحقیقات درباره انفجار بیروت به ارتش لبنان، گزینه دیگری نیز وجود دارد. ممکن است برخی از لبنانیها به یک دستگاه اعتماد و اطمینان داشته باشند، اما به نهاد دیگر اعتماد نداشته باشند. از این رو میتوان تحقیق درباره انفجار بیروت را به صورت مشترک انجام داد، به این صورت که دستگاه امنیتی که به آن و تحقیقاتش اعتماد دارید در تحقیقات حضور داشته باشد. به نظر من همان حضور ارتش کافی است، بیایید و به ارتش بگویید که ارتش کار تحقیقات را انجام دهد جدای از ارزیابی لبنانیها و اعتمادشان به دیگر نهادهای لبنان این کار را انجام دهید.
همه میگویند که بر سر ارتش یک اجماع وجود دارد خوب حالا که اینطور است ارتش را مأمور انجام تحقیقات کنید. ارتش نتایج تحقیقات را نه تنها برای قوه قضاییه بلکه برای ملت لبنان منتشر کند. ارتش بر اساس مسئولیت خود بگوید من ارتش لبنان با کارکشتگی و امکانات و توانمندیهای خویش یک تحقیق جدی و شفاف انجام دادم و مردم لبنان این نتایج تحقیقات من درباره حادثهای است که در بندر بیروت رخ داد. این امر برای مشخص شدن حقیقت کافی است. در اینجا من باید یک مساله مهم را اضافه کنیم. در پی این حادثه استثنائی که در بیروت رخ داد این سوال مطرح است که حکومت لبنان چگونه باید با این حادثه تعامل داشته باشد. به عقیده ما این تعامل یک تعامل سرنوشت ساز است.
منظور از سرنوشت ساز این است که هم اکنون مساله، مساله رئیس جمهور و دولت نیست بلکه مساله حکومت لبنان است یعنی اینکه قوه مجریه چگونه با این حادثه تعامل میکند، تعامل دستگاه قضایی چگونه باشد، ارتش و نهادهای لبنان چطور تعامل کنند و حتی پارلمان چگونه با این حادثه تعامل داشته باشد. شیوه تعامل با فاجعهای اینچنینی که تمامی طائفه های، محلهها و مناطق را در بر گرفته است و نباید طائفه ای، مذهبی و سیاسی شود، این حادثه یک حادثه کاملاً ملی و فاجعه آمیز است، حال باید دید که نهادهای حکومت لبنان، مسئولان سیاسی و طبقه سیاسی کشور چگونه باید با این حادثه تعامل کنند.
نتیجه تعامل آنها یک نتیجه سرنوشت ساز است. منظور این است که ملت لبنان میتواند در پرتو تعاملی که با این حادثه صورت میگیرد درباره مسائل تصمیم بگیرد و ببیند اساساً حکومتی در لبنان هست یا نیست، آیا امیدی به ساخت حکومت در کشور هست یا نیست، زیرا من صراحتاً به شما میگویم که اگر حکومت لبنان و طبقه سیاسی لبنان خواه در قدرت باشند یا در میان مخالفان قرار داشته باشند در این پرونده و قضیه نتوانند تحقیقات را به نتیجه برسانند این به معنای آن است که امیدی به ساخت حکومت نیست. من نمیخواهم کسی را مأیوس کنم بلکه یک فرایند را توصیف میکنم.
با این حال، ما باید دست به کار شویم تا چنین یأسی ایجاد نشود. ما باید کار کنیم تا وجود امید را تضمین کنیم و امید را به وجود آوریم و در دل شهروندان لبنانی امید بکاریم. امروز همه درخواستهای برای مبارزه با فساد که یکجا به سد قاضی فاسد برخورد میکرد و در جای دیگر به قاضی ترسو برخورد میکرد و در جای دیگر گیر مامور تحقیقی میافتاد که آن پرونده را بایگانی میکرد و در جای دیگر بر اساس ملاحظات مشخصی آن را کنار میگذاشتند، اما با این مساله نمیشود اینگونه برخورد کرد، زیرا حتی اگر هواپیمایی هم آمده باشد و اینجا را بمباران کرده باشد یا آنکه این انفجار بر اساس یک نقشه طراحی شده صورت گرفته باشد باز هم وقتی مشخص شود که نیترات آمونیوم شش یا هفت سال در این بندر آن هم به این صورت انبار شده بوده است معنای آن این است که در بخشی از این قضیه، قطعاً مساله سهل انگاری، تقصیر و فساد مطرح بوده است. خیلی خوب در این صورت بیایید و با فساد مقابله کند.
اگر در این پرونده همه آنهایی که خواهان مبارزه با فساد هستند که ما هم یکی از آنها هستیم نتوانیم کاری انجام دهیم، معنای آن این است که اصلاً کاری از ما بر نمیآید تمام. باید بیاییم و به ملت لبنان بگوییم که هیچ امکانی وجود ندارد نه میتوان با فساد مبارزه کرد و نه میتوان با سهل انگاری مقابله کرد و نه میتوان با تقصیر مبارزه کرد و شما ملت لبنان بدانید که نه حکومتی دارید و نه امکان ساخت دولت وجود دارد و بروید و فکری به حال خودتان بکنید. به نظر من این مساله در این حجم و اندازه است. این حادثه، حادثهای نیست که بتوان آن را فراموش کرد یا آنکه بر آن سرپوش گذاشت و آن را نادیده گرفت.
در این فاجعه و حادثه باید حقیقت را دانست و آنکس که مسئول آن است بدون برخوردی از هرگونه حمایت سیاسی، حزبی و طائفهای مورد محاکمه قرار گیرد. اگر غیر از این باشد ما متوجه میشویم که نظام، حکومت و کیان لبنان دچار بحران است. از این رو من از مسئولان حکومت لبنان در تمامی سطوح و قوا میخواهم که بیشترین جدیت و عزم و اراده را در این پرونده از خود نشان دهند و تحقیقات را با جدیت تمام به پیش ببرند و محاکمه و مجازات مسئولان این حادثه را قدرتمندانه انجام دهند، تا اینگونه مسئولان و طبقه سیاسی لبنان به ملت لبنان امید ببخشند و این امید را به آنها بدهند که قوایی هست و حکومت و نهادهای حکومتی وجود دارد.
امید میرود حکومتی بر مبنای حقیقت، عدالت و انصاف و حمایت لبنانیها شکل بگیرد، زیرا احیاناً فساد، سهل انگاری و تقصیر نتایجی تراکمی داشته و پس از سالها نتایج ویرانگر آن مشخص میشود و گاه همچون حادثهای که مشاهده کردیم اثر ویرانگر آن طی چند ثانیه بروز پیدا کرد و دهها تن شهید و مفقود شدند و هزاران تن مجروح شدند و صدها هزار نفر نیز از انفجار آسیب دیدند و از خانه و کاشانه شان آواره شدند. برخی نیز هستند که میگویند خداوند حادثهای بدتر را از سر ما دفع کرد. زیرا اگر این انبار در نزدیکی دریا نبود و آن ویژگیهای خاص را نداشت آن مقدار موادی که در انبار بندر ذخیره شده بود اگر در جای دیگری منفجر شده بود ممکن بود کل شهر را ویران کند.
ممکن است کسی بگوید که این حادثه ناشی از سهل انگاری اداری بوده است. سهل انگاری اداری یعنی چه، آیا درباره موادی که میتواند پایتخت و برخی مناطق آن را کاملاً ویران کند سهل انگاری معنا دارد، این مساله اسمش سهل انگاری اداری نیست. سخنان خود را با بیان دو نکته پایان میدهم. نکته نخست اینکه این روزها، روزهای فاجعه و مصیبت بشری است و همچنین روزهای فداکاری است عدهای شهید شده اند و برخی مجروح شده اند و برخی نیز از خانه و کاشانه شان آواره شده اند و بارهای اضافی بر دوش اقتصاد لبنان و حکومت لبنان قرار گرفته است.
با این حال، باید توجه داشت که از دل فاجعه و مصیبت فرصتهایی زاده میشود. فرصتهای داخلی، و فرصتهای منطقهای و جهانی پدید میآید. تعامل جهانی با این حادثه یک فرصت است باید لبنانیها چه ملت لبنان و چه حکومت لبنان از این فرصت بهره ببرند و نباید به علت درگیریهای شان این فرصتها را از دست بدهند. باید به دنبال فرصتهایی باشیم که این مصیبت پدید آورده است و از این فرصتها استفاده کنیم. نکته پایانی اینکه؛ من به همه کسانی که از همان لحظه نخست حادثه انفجار نبردی علیه ما، علیه مقاومت و محور مقاومت به راه انداختند صادقانه و مطمئن میگویم به هیچ نتیجهای نخواهید رسید.
به هواداران مقاومت نیز که ممکن است بیم و هراسی به دل راه بدهند میگویم اوضاع منطقهای و جهانی متفاوت است و اوضاع مقاومت نیز متفاوت است. اینها که علیه ما نبرد به راه انداختند در پی سراب میدوند و تا به حال نیز به دنبال سراب بوده اند. اینها همیشه گزینههای شان بی نتیجه و شکست خورده بوده است و من به آنها میگویم همچنان که تا به حال ناکام بوده اید بعد از این نیز ناکام خواهید بود و به نتیجهای نخواهید رسید و این مقاومت با اعتبار و صداقتی که دارد و با اعتمادی که ملت لبنان به آن دارد و با لحاظ نبردها، مواضع، عملکرد و رفتاری که داشته است و با توجه به توان و جایگاه ملی و منطقهای خود، بزرگ تر، عظیمتر و سرافرازتر از آنی است که برخی ستمکاران دروغگو و متقلب بتوانند به آن خدشهای وارد کنند، این ستمکاران دروغگو کارشان ایجاد فتنههای طائفهای و مذهبی است و در کوره جنگ داخلی میدمند. آنها مدتها است که برای دستیابی به این منظور تلاش کرده اند، اما شکست خورده اند و باز هم شکست خواهند خورد.
خداوند، شهدا را مورد رحمت خویش قرار داده و شفای خود را نصیب مجروحان کند و انشاالله درباره سرنوشت مفقودان این حادثه خبرهای خوبی شنیده شود. همچنین برای خانوادههای مصیبت دیدگان صبر و آرامش مسئلت میکنیم و همچنین برای تمامی خانوادههایی که در این حادثه آسیب دیدند و اذیت شدند صبر و اراده آرزو میکنم. انشاالله با همکاری و همبستگی همگانی و با مسئولیت پذیری نهادهای حکومتی، و قوای سیاسی و اقشار مختلف مردم لبنان میتوانیم از این مرحله عبور کنیم و از این مرحله با قدرت بیشتر و قاطعیت هرچه تمامتر عبور کنیم و آن را مبنایی برای پایداری، ثبات و پیروزی قرار دهیم.»