با این حال باید توجه داشت مباحث «هیدرو پلتیک» و تنظیم روابط با همسایگان نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تمام همسایگان، سیاست دوستی و برادری است و در دیپلماسی آب جمهوری اسلامی نیز این موضوع اهمیت راهبردی دارد. توجه به دیپلماسی آب از آن جهت برای ما حائز اهمیت است که ایران در سالی که گذشت از سویی شاهد بیشترین کاهش بارندگی طی نیم قرن اخیر بود و از سوی دیگر برخی اختلافات با همسایگان بر سر منابع آب شور و شیرین مرزی، حل نشده باقی مانده است.
کم آبی در منطقه غرب آسیا
بیشتر از ۹۷ درصد مجموع آبهای جهان را آب شور دریاها و اقیانوسها تشکیل میدهد. ذخایر آب شیرین تنها ۶/ ۲ درصد کل حجم ذخایر آبهای سطح زمین را تشکیل میدهد که بخش بیشتر آن در قطبهای کره زمین (به صورت یخ) و در زیرِ زمین قرار دارد. به این ترتیب، تنها ۱۴ هزارم درصد از مجموع آبهای کره زمین قابل استفاده است. با ورود به هزاره سوم و همزمان با افزایش جمعیت به ویژه در کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای آب به منظور تأمین نیازهای جمعیتی، افزایش قابل ملاحظهای یافته است. در حالی که متوسط میزان بارندگی سالانه در جهان ۸۱۳ میلیمتر است، میانگین بارندگی در غرب آسیا و ایران به ترتیب ۲۱۷ و ۲۲۸ میلیمتر بوده که کمتر از یک سوم متوسط بارندگی جهان است. سهم ایران از منابع آب شیرین جهان نسبت به مناطق دیگر در سطح پایینتری قرار دارد. ایران یک درصد جمعیت جهان را داراست، اما سهم آن از منابع آب شیرین تنها سه دهم درصد است.
«دیپلماسی آب» ایران
«دیپلماسی آب» توانایی کشورهای ذینفع در مدیریت آبهای مشترک است تا وضعیت پایدار سیاسی حاصل شود؛ یعنی منابع آب مرزی و بینالمللی بدون هیچگونه تنش یا درگیری بین طرفهای صاحب حقآبه، به شکل پایدار استفاده شود. به دلیل جریان دائمی آب از محلی یا کشوری به محلی یا کشوری دیگر و به دلیل وجود مرزهای سیاسی کشورهای مختلف در مسیر جریانات آبی، برخی اختلافات، مذاکرات و همکاریها بر سر مدیریت این منابع مشترک، در قالب سیاست خارجی کشورهای جهان پدید آمده و به «دیپلماسی آب» معروف شده است. اهمیت دیپلماسی آب در سیاست خارجی ایران در قبال همسایگان، باتوجه به مرزهای طولانی و مشترکبودن حوضههای آبریز فرامرزی فرات-دجله با عراق و ترکیه؛ کورا-ارس با ترکیه- ارمنستان و جمهوری آذربایجان؛ اترک با ترکمنستان؛ قرهقوم با ترکمنستان و افغانستان؛ پترگان-خواف با افغانستان؛ هامونهیرمند با افغانستان و پاکستان و هامونمشکیل و رابچ-باهوکلات با پاکستان آشکار میشود.
الف) عراق دو کشور ایران و عراق هزار و ۳۳۶ کیلومتر مرز مشترک دارند که حدود ۸۴ کیلومتر آن آبی (اروند رود) است. ۱۳ تیر ۱۳۱۶، طی قراردادی که میان دو کشور منعقد شد، حق کشتیرانی در سراسر اروندرود به استثنای پنجکیلومتری از آبهای آبادان تا خط تالوگ به دولت عراق مربوط شد. با به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم در آذر ۱۳۳۸ بار دیگر اروندرود به مشکلی در روابط ایران و عراق مبدل شد. روابط ایران و عراق در شرایطی وارد بحران جدیدی شد که حسنالبکر -که با کودتا علیه عبدالکریم قاسم به قدرت رسیده بود- ادعای حاکمیت مطلق عراق بر اروندرود را مطرح کرد و مقامات بعثی تصمیم گرفتند اسناد و مدارک کشتیهایی را که وارد اروندرود میشدند، بازرسی کنند. ۲۶ فروردین ۱۳۴۸، وزارت خارجه عراق، آبراه شط العرب را بخش لاینفک خاک عراق اعلام کرد و از ایران خواست پرچمهای خود را از روی کشتیها پایین بکشد.
در واکنش به این اقدام مقامات عراقی، دولت ایران نیز اردیبهشت ۱۳۴۸ عهدنامه مرزی ۱۹۳۷ را ملغی و تمایل خود را به انعقاد قراردادی مبتنی بر خط تالوگ اعلام کرد. با میانجیگری هواری بومدین، رئیسجمهور الجزایر، در جریان اجلاس سران اوپک در اواسط اسفند ۱۳۵۳ (سال ۱۹۷۵) ایران و عراق به توافق برای پایان بخشیدن به اختلافات دست یافتند. بر اساس این توافق، خط تالوگ بهعنوان خط مرزی دو کشور شناخته شد. معاهده ۱۹۷۵ میان ایران و عراق کاملترین قرارداد فیمابین در مورد اختلافات آبی محسوب میشود که به طور رسمی به اختلافات مرزی و حقوقی ایران و عراق پایان داد و طرفین به صورت مساوی در اداره اروندرود سهیم شدند. پس از سقوط رژیم بعث، برخی مقامات عراقی مانند جلال طالبانی رییس جمهور وقت در سال ۱۳۸۶ خواستار تجدیدنظر در معاهده ۱۹۷۵ شدند؛ درخواستی که واکنش شدید ایران را در پی داشت. ایران همواره آمادگی خود را برای تقسیم آب رودخانههای مرزی براساس معاهده الجزایر و مقررات حقوق بین الملل اعلام کرده است. ایران هیچ زمانی تهدید به قطع جریان آب رودخانههای خود به خاک عراق نکرده است. رفتار ایران در مورد رودخانه مرزی طبق مقررات بینالملل بوده است و دولت جمهوری اسلامی هم در نظر و هم در عمل پایبندی خود را به این مقررات نشان داده است.
ب) افغانستانایران و افغانستان سالهاست بر سر میزان آب مورد استفاده طرفین از رودخانههای هیرمند و هریرود اختلاف دارند. افغانستان در سالهای اخیر با ایجاد سدهای متعدد و انسداد بندهای خاکی روی رودخانه "هیرمند"، راه ورود آب به هامون را بسته و موجب خشکسالی بخشی از مناطق ایران شده است. برای استفاده از آب رودخانه هیرمند ایران و افغانستان در سال ۱۳۵۱ قراردادی امضا کردند که بر اساس آن، حقابه ایران از رودخانه هیرمند، ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال است. البته با آبگیری سد کمال خان در نزدیکی مرز، این نگرانی به وجود آمده است که این اقدام باعث کاهش منابع آبی و خشکسالی مضاعف در نواحی مرزی ایران شود. پس از گذشت ۴۸ سال از امضای قرارداد ایران و افغانستان، در نهایت اواسط بهمن سالگذشته، اساسنامه پیگیری حق آبه رودخانه هیرمند در ۷ بند تدوین شد. به منظور تدوین این اساسنامه، نشستهای فشردهای با حضور مسئولان وزارت امور خارجه و وزارت نیروی هر دو کشور در زابل برگزار شد. همچنین کار نقشهبرداری از حوضه آبریز این رودخانه برای جانمایی سه نقطه آبگیری آغاز شده است.
در زمینه بهرهبرداری از هریرود، معاهدهای بین ایران و افغانستان منعقد نشده است. اما طبق قرارداد ۲۴ مادهای که ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ میلادی بین ایران و روسیه منعقد شد، دو طرف حق انتفاع مساوی از آب هریرود را داشتند. این سهم، در قرارداد ۱۹۲۶، برای ایران ۳۰ درصد تعیین شد، اما مهر ۱۳۷۰ با توافق ایران و ترکمنستان، سهم مساوی طرفین احیا شد. با احداث سد دوستی ایران و ترکمنستان بر روی هریرود در سال ۱۳۷۴ شمسی، آب شرب مشهد به میزان ۱۵۰ میلیون مترمکعب در سال و همچنین نیاز آبیاری ۲۵ هزار هکتار از اراضی کشاورزی دشت سرخس به این سد وابسته شد. آورد آب سد «دوستی» در سالهای اخیر به علت خشکسالی و ساخت سد «سلما» در افغانستان، به ۱۴۰ میلیون متر مکعب کاهش یافته است.
ج) ترکمنستانترکمنستان به لحاظ هیدرولوژیکی در پاییندست ایران قرار گرفته و دچار کمآبی است. تاکنون تنها به مدیریت آبهای سطحی بین ایران و ترکمنستان پرداخته شده و همکاری عمدهای در زمینه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی مشترک بین دو کشور صورت نگرفته است. این دو کشور در دو حوضه آبریز قرهقوم و اترک با یکدیگر مشترک هستند و رودخانههای هریرود و اترک، دو رودخانه مشترک اصلی بین ایران و ترکمنستان محسوب میشوند که از طریق احداث سد روی رودخانه هریرود و تقسیم آب رودخانه اترک، این منابع آب مشترک مدیریت شدهاند. با احداث سد دوستی، جریان آب رودخانه هریرود از فصلی به دائمی و قابل کنترل تبدیل شد و امکان بهرهبرداری سالانه ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب را برای هر دو کشور فراهم کرد. از مجموع ۴۱۰ میلیون متر مکعب حقآبه سالانه ایران، ۱۵۰ میلیون متر مکعب برای تأمین بخشی از آب آشامیدنی شهر مشهد اختصاص یافت، آب کشاورزی موردنیاز دشت سرخس در ایران و مناطق مرزی ترکمنستان تأمین شد و همچنین جلوی وقوع سیلابهایی که هرساله خط ساحلی ایران را میشست و درنتیجه، بخشی از خاک ایران به ترکمنستان منضم میشد، نیز گرفته شد. آب رودخانه اترک هم با سیستم تقسیم آب بین دو کشور تقسیم میشود و سهم ایران از طریق کانال به دریاچه آلاگل و دریای خزر میریزد.
د) دیگر کشورها۱- ایران و ترکیه در دو حوضه «آبریز کورا-ارس» و «فرات-دجله» باهم مشترک هستند. رودخانه ارس به عنوان مهمترین رودخانه مشترک بین ایران و ترکیه، از ترکیه سرچشمه میگیرد، ولی تاکنون اختلاف خاصی بر سر این رودخانه مشترک بین این دو کشور پیش نیامده است؛ مشکل اصلی ایران با ترکیه در باره سدهایی است که ترکیه بر روی رودخانههای دجله و فرات احداث کرده است و به اعتقاد برخی، این سدها در خشکسالی سوریه و عراق و ورود گرد و غبار به ایران نقش داشتهاند.
۲- ایران و ارمنستان در حوضه آبریز «کورا-ارس» با یکدیگر مشترکند و رودخانه ارس، رودخانه مشترک اصلی بین دو کشور محسوب میشود. به دلیل پرآببودن ارس در اکثر ماههای سال، مشکل خاصی از بابت بهرهبرداری از آب این رودخانه بین ایران و ارمنستان وجود ندارد و مشکل اصلی مربوط به آلودگی طولانیمدت ارس با آلایندههای خروجی از کشور ارمنستان، شامل کارگاههای استخراج فلزات و نیروگاه اتمی «متسامور»، است. ارمنستان سالهاست معادن مس واقع در حاشیه شمالی رودخانه ارس را استخراج میکند و این اقدامات باعث کاهش کیفیت آب این رودخانه مرزی شده است.
۳- ایران و جمهوری آذربایجان در حوضه آبریز «کورا-ارس» با یکدیگر مشترکند و رودخانه مرزی ارس، اصلیترین رودخانه مشترک بین این دو کشور است. تنها مورد اختلافی در زمینه مسائل آبی بین ایران و جمهوری آذربایجان، مسئله سدهای «خداآفرین» و «قیزقلعهسی» بود که قرار بود در مرز ایران و منطقه قرهباغ جمهوری آذربایجان در حال اجراست.
۴- ایران و پاکستان در سه حوضه آبریز «هامونهیرمند»، «هامونمشکیل» و «رابچ-باهوکلات» با یکدیگر مشترکند. به دلیل ساختار سنتی منطقه بلوچستان و حل اکثر اختلافات و از جمله، اختلافات بر سر تقسیم آب، از سوی بزرگان طوایف بلوچ، در این منطقه مرزی، قرارداد خاصی درباره تقسیم آب بین دو کشور همسایه منعقد نشده است. در سال ۱۹۶۰ در تهران قراردادی بین ایران و پاکستان به امضا رسید که در آن به موضوع آبهای مرزی ازجمله مراقبت از آبهای مشترک، تمیز نگهداشتن آبهای مشترک، حق ساکنان طرفین برای ماهیگیری در رودخانههای مشترک تا نقطه مرزی دو کشور و گرفتن رضایت طرفین در ساخت یا تخریب تأسیسات آبی روی منابع آب مشترک اشاره شده است.
نتیجه گیریموضوع آب یک موضوع منطقهای با ملاحظات بینالمللی است، زیرا به طور مستقیم به امنیت منطقهای مربوط میشود. مطالعات نشان میدهد در صورت تداوم روند فعلی بهره برداری از منابع آبی تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۴۲ درصد جمعیت جهان در معرض تنش آبی شدید قرار خواهند گرفت. منطقه غرب آسیا هم به دلیل کمبود منابع آب، همزمان با افزایش روزافزون جمعیت، همواره در آستانه تنش و حتی بحران آب قرار داشته است و پیشبینی میشود این تنشها افزایش نیز پیدا کند. بررسی دو شاخص "سرانه آب تجدیدپذیر" و "شدت تنش آبی" در ایران، نشان دهنده ورود کشور به شرایط تنش آبی شدید است. تاکید میشود که بخشی از راهحل برونرفت از چالش و بحران آب به مسئله دیپلماسی آب برمیگردد. نظر به اینکه در عرصه بینالمللی مفهوم دیپلماسی آب روز به روز جدیتر میشود دولت نیز باید توجه ویژهای به دیپلماسی آب داشته باشد. با وجودی که تاکنون جنگ آب در خاورمیانه به شکل نظامی رخ نداده، اما با ابزار حقوقی این جنگ شروع شده است و ما باید در این خصوص هوشیار باشیم. همچنین اقدامات کشورهای مختلف همسایه در سدسازی و مسائل آب و محیط زیست اثرات خطرناکی روی ایران داشته است که بخشی از آنرا به صورت پدیده گرد و غبار در استانهای خوزستان و ایلام شاهد هستیم.
پژوهشگر: علی ظریف